خیانت نکردم ٫ گله نکن ....

وقتی تو جاخالی دادی او بغلم کرد که زمین نخورم...

عشق من تو باش ...

نه  برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها باشم ...

تو باش تا در دنیای بزرگ تنهاییم ٫ تنها ترین باشی ...

 دلت كه تنگ يك نفر باش

تمام تلاشت را هم بكني تا خوش بگذرد

و لحظه اي فراموشش كني

فايده ندارد

تو دلت تنگ است

دلت براي همان يك نفر تنگ است

تا نيايد

تا نباشد

هيچ چيز درست نمي شود.......

زمانی میرسد که تمام عاشقانهایم برایه تو:

در یک جمله خلاصه شود...

گور بابات!....

خسته ام پینوکیو

اینجا ادمها دروغهایه شاخ دار میگویند

و

دماغ خود را جراحیه پلاستیک میکنند...

1. رعایت اعتدال در رابطه

اول از همه باید این نکته رعایت بشه که نباید بیش از حد به طرفتون نزدیک بشید و همش کنارش باشید.

سعی کنید این رابطه رو معمولی جلوه بدید. حتما یه چیزی بوده که گفتن دوری و دوستی.

همیشه بودن، باعث میشه حس قشنگ دلتنگی از بین بره و شما تکراری به نظر بیان البته زیاد دور بودن هم خوب نیست چون ممکنه کم کم از یاد برید و فراموش بشید

☺☺☺ بقیش ادامه مطلب ☺☺☺

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد.

من باتوبودنوبادنیاعوض نمیکنم

عشق چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

از معلم دینی پرسیدند عشق چیست؟                 گفت: حرام است ........

از معلم هندسه پرسیدند عشق چیست؟               گفت:نقطه ای که حول محور نقطة قلب جوان میگردد 

از معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟                   گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان

LOVE is like WAR

Easy to start......

Difficult to end......

Impossible to forget......

عشق مانند جنگ است

شروع آن آسانه

خاتمه دادن به آن مشکله

فراموش کردنش غیر ممکنه

کابوس نبودی که رهایت بکنم ، از خاطره عشق جدایت بکنم

آنقدر عزیزی که دلم می خواهد ، هرچیز که دارم به فدایت بکنم

از معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان

آدمهایی هستن که بودنشون



حتی مجازی



به آدم آرامش میده



دوستیشون برات حقیقی میشه



و یهو میشن یه قسمتی از زندگیت

 

 فقط و فقط و  یک جمله 

عاشقــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتم 

آن شب باران می بارید…

باران که می بارد به تو مشتاق تر می شوم…

و از همین شوق بی چتر آمدم… ولی آمدم…

و تو نمی دانی که جه بارانی بود، چون نیامدی…

و باران می بارید…

آن شب تب کردم و تو هیچ نکردی…و باران می بارید…

و بالاخره دیشب مردم و حتی تو تب هم نکردی…

از ماورای یک احساس قشنگ تپش های قلب تو را می شنوم


چه زیباست از پشت این نقاب هزار رنگ حس دلتنگی تو را بوئیدن


تو را می بینم و می جویم که همچون یک باران بهاری



بر دل پائیزی من می باری و سیراب



میکنی درختان دلم راکه بارور می شوند و شکوفه می دهنددر بهار دل


چه معصومانه است عشقی که تو دیده ای را فهمیدن


به ذهنم هم نمی امد که روزی می شوی هم حس تنهایی های من


من و تو از تراوش یک چشمه ایم.... چشمه ای پر از قطرات ناب تنهایی


همان حس مشترک...



بیا وبم

ايــــــن شعــــــــر ها بروند بـــــــه جـــهنم

                                         مــــن مجـــــنون آن لحظـــــه ام كـــه 

                                                                                     

قلبـــــــت زيـــــــر ســــرم دســــتو پا بــــزند

دیوونه ی نگاهتم. وقتی بهت زل می زنم

با شوخیا و خنده ها . می خوام بهت پل بزنم

می خوام بگم حقیقت رو . بگم چقدر دوستت دارم

پایان عشق منو تو . نبودنه خود خداست

ه

 امشب دلم هوای آن کافه را کرده

که چایش از مهر تو

و قندش محبت تو باشد

و تنها مشتری ان من باشم 

همه میتونن اسمت رو صدا کنن اما....

کم هستن کسایی که وقتی اسمت رو صدا میزنن لذت میبری

و با تمام وجود دوس داری در جوابشون بگی:


جاااانم...! 

هــوس کــرده ام

کـــه تـــو بـاشـــی

مـــن بـــاشـم

و هیچـکـس نبـاشـــد

آنگـــاه

داغتـــریـن آغــــوش هـــا را از تنـتــــ

و شیـریـــن تـریــن بــوســـه هـــا را از لبـــانتــــ

بیـــرون بکشـــم

بــه تـلـــافـی تمـــامـ ِ روزهــایـــی کـــه میخــــواهمتــــ

و نیسـتـــی ...